• وبلاگ : كاش طوفاني بگيرد.......
  • يادداشت : من مريض عشقم
  • نظرات : 10 خصوصي ، 27 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    حضرت زينب عليهاالسلام در يک نگاه

    پر رفت و آمدترين خانه «محله بني‌هاشم» را آواي شادي و سرور در آغوش گرفته بود، موج شعف و لبخند همراه با انتظار، فضاي خانه و محله را پر کرده بود. همه براي ولادت سومين نوه عزيز پيامبر لحظه‌شماري مي‌کردند، و دل خوش مي‌داشتند که «مولود فاطمه» را در آغوش بفشارند و گل بوسه‌هاي محبت را بر گونه‌هاي عطر آگينش نثار گردانند.

    پس از يک سکوت تقريباً کوتاه، موج شادي در فضا اوج گرفت، و همه با خبر شدند که از دامن زهرا عليهاالسلام، دختر بزرگواري چهره به‌جهان گشوده است.

    جد اعلاي پدر و مادري زينب(ع)، عبدالمطلّب بن هاشم است که، امين کعبه، سقّاي حجّاج و مهماندار خانه خدا بوده، و خداوند او را از شرّ سپاه فيل سوار ابرهه که از حبشه براي خراب کردن خانه خدا آمده بودند حفظ کرد. او هرگز به بت‌پرستي نزديک نشد.

    آري، در پنجم جمادي‌الاولي سال پنجم هجرت، مطابق با 627 ميلادي، دختر فاطمه عليهاالسلام متولد شد. (1) مادر، سومين فرزند خود را به دنيا آورد، و پدر نيز خود را به زينت «زينب» آراست.

    رسم خانواده‌ علي(ع) و زهرا(ع) اين بود که نام‌گذاري نوزاد خود را به‌بزرگِ خانواده واگذار مي‌کردند، امّا وقتي اين نوزاد زهرا چشم به‌جهان گشود، بزرگ خانواده يعني پيغمبر(ص) در مسافرت بود، و آنان چند روزي صبر کردند تا پيامبر از مسافرت آمد، و همين که مژده ولادت دختر فاطمه(ع) را شنيد، در اولين فرصت به خانه فاطمه(ع) رفت، و نوزاد را طلب نمود و او را در آغوش خود فشرد و بوسه‌ها به گونه‌اش افکند. و نام کودک را زينب نهاد.

    کلمه‌ «زينب» از دو بخش «زين» يعني زينت و «اَب» يعني پدر ترکيب يافته است، و زينب يعني زينت بابا