ml>
حضرت امام محمد تقی جوادالأئمه (ع )
امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجری در مدینه ولادت یافت . نام نامی اش محمد معروف به جواد و تقی
است . القاب دیگری مانند : رضی و متقی نیز داشته ، ولی تقی از همه معروفتر می باشد . مادر گرامی اش سبیکه یا خیزران
است که این دو نام در تاریخ زندگی آن حضرت ثبت است . امام محمد تقی (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود . پس از شهادت
جانگداز حضرت رضا علیه السلام در اواخر ماه صفر سال 203ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع )
انتقال یافت .
میلاد امام محمد تقی (ع)
جواد الائمه
بر شیعیان جهان و همکاران گرامی مبارکباد
نوشته شده توسط :
یامهدی هر کس تو را نداردجز بی کسی چه دارد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ
صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ
وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها
طَویلاً
نوشته شده توسط :
منم اون کبوتر صحن و سرا
که رها بودم تو بین الحرمین
پر کشیدنای من دیدنی بود
بین گنبد ابالفضل وحسین
یه روز اما سر نوشت روشنم
تار وتیره شد از انفجار و دود
زائرای بی گناه کشته شدن
اتفاق تلخی بود هر چی که بود
آتشی که داشت زبونه می کشید
وسعت سبز خیالمو گرفت
توی انفجار .یه تیکه سرب داغ
رد شد و گوشه بالمو گرفت
نیمه جون و بی رمق روی زمین
مدتی یه گوشه افتاده بودم
اگه لطف صاحب حرم نبود
توی اون حادثه جون داده بودم
توی اون گرد و غبار یه زائری
منو برداشت و تو پیرهنش گذاشت
پر شد از امید و آرزو دلم
گرمیه تنش برام تازگی داشت
زائر مسافر شهرای دور
نوشته شده توسط :
پر شد از غصه دلامون
گلا پژمرده و زردن
زمینا تشنه بارون
حال و روز خوشی نداریم
شب و روزمون سیاهه
بد جوری شکسته حالیم
دلامون بی سر پناهه
جمعه ها می یان و می رن
ولی از تو خبری نیس
روزگار بی تو آقا
جز غم و در به دری
کجا دنبالت بگردیم
بغضامون پاشیده از هم
سخته باشی و نبینیم
دلامون شکسته از غم
خوش به حال اون چشایی
که تو رو یه لحظه دیدن
ندبه سر دادن و با شوق
به قدم گاهت رسیدن
رو دلم غمی نشسته
بی کسی درد کمی نیس
گرگایی تو رخت میش ان
آدمای عصر ماشین
آدمای عصر پوچی
آدمای سرد و بدبین
کیه که ندونه دنیا
توی گردابی اسیره
کیه که ندونه جنگل
داره از عطش می میره
نه ستاره ها ستارن
نه پرنده ها پرنده
هیچی جای اولش نیس
حتی گریه ها و خنده
شاخه های سبز جنگل
سهم حلقه های دارن
ابرا آبستن دردن
خون نبارن چی ببارن؟
فرعونا کمین گرفتن
عصاتو بزن به دریا
تویی و قومت و دریا
وقتشه وقتشه آقا!
نوشته شده توسط :